چندی پیش اثر موسی ابن مایمون به نام «راهنمای سرگشتگان» توسط شیریندخت دقیقیان به همراه شرح جامعی در باره افکار و آثار او ترجمه و نگاشته شد. در نظر نخست شاید چنین اثری، در تمام زوایای خود نتواند به عنوان یک اثر ناب فلسفی شناخته شود چرا که خود ابن مایمون نیز چنین انتظاری نداشته و هدف او به عنوان یک روحانی، تثبیت اصول دینی بر موازین حقایق پذیرفته شده بوده است. اما نباید فراموش کرد که آثار فیلسوفان اسلامی نیز اگر روحانی هم نبودند، به طور عمده در خدمت توجیه و اثبات دین بوده است. از این جهت باید آثار تمامی این اندیشمندان مذهبی را با نسبیت آن زمان مطالعه و نقد کرد. از این دیدگاه ابن مایمون به عنوان یک فیلسوفمذهبی اثری مذهبی – فلسفی به جای گذاشته است که نقد آن برای درک فلسفه آن زمان ضروری است. و به ویژه اگر خود را با این پرسش مواجه بینیم که چرا در آیین یهودیت و مسیحیت روشنگری وجود داشته، ولی در آئین اسلام چنین چیزی ممکن نبوده است؟ با این انگیزه در این نوشته مختصر در سایهء این آثار ترجمه شده، به بررسی دو پرسش میپردازم، که بحث مفصل در این باره را به نوشتهای دیگر واگذار خواهم کرد:
موضوع :
برچسب ها :
,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 6 شهريور 1393ساعت 6:55 توسط salooba | تعداد بازديد : 93 |
|